شک
سلام :)
پایداری روی ایمان و از دست ندادن یقین انصافا کار خیلی سختیه و کار اونجایی سخت تر میشه که ایمان ما مستقر هم نشده باشه، اون وقت شیطون به بهانه بلوغ با ابزار شک و ان قلت میاد جلو و یقین رو از ما میگیره و عوضش ژست روشنفکری تحویلمون میده و برای محکم کاری هم که شده اینو پرت میکنه تو دهنمون که از جمله تغییرات مثبت من در زندگی تغییر عقیده و باورهام بوده!!
حرف من مقابل تحقیق و اندیشیدن نیستا، بحثم اینه بلوغ اگه به اینجا ختم شه که ما از خدا دورتر بشیم نه تنها روشنایی نیست که عین ضلالته
شمایی که در قرآن میخوندی اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم( منظور از اولی الامر فقط اهل بیت علیهم السلام هستند:) ) و یه عمر هم بهش پایبند بودی، تویی که یقین داشتی که کل ما حکم به الشرع حکم به العقل و بعد حالا سر اتفاقات و تبلیغات مسموم از این اصل کنار کشیدی، بدون فقط در مسیر ضلالت داری قدم میزنی!
شبهه داری؟ خب همه ماها یه زمانی داشتیم و داریم، برو سوال کن، پاشو برو خدمت یه آدم حسابی از اهالی علم!
خلاصه بگم که زیر یقین زدن آسونه ولی خب چوب خوردن هم داره!
برادر و خواهر بزرگوار! این بهار جوانی مادام العمر نمی مونه! یه روزی که خیلی زوده خزان میشه و بعد تازه می فهمیم چی دادیم چی گرفتیم
امیرالمومنین علیه السلام رو دادیم و چیا گرفتیم.
پ.ن:
یادمه پارسال روز عاشورا از بین الحرمین برمیگشتیم سمت حسینیه صحبت از افتادن و چپ کردن بود و ترس از عاقبت بخیری که رفیق عزیز ما فورا به پسرش حسین گفت:
اینجور وقت ها چی میگیم؟
حسین هم بدون معطلی گفت:
المومن کالجبل الراسخ، لاتحرکه العواصف
مومن چونان کوه استواری است که طوفان ها او را تکان نمی دهند.
امیرالمؤنین رو دادیم و چی گرفتیم؟
.
.
.
امیدوارم هرگز چنین اتفاقی نیفته...