راهی شدم!
بالاخره استارت اولین سفر درست درمان امسال ما خورد! هفته پیش تا دیروز مهمان امام الرئوف علیه السلام بودیم. رفتیم مشهد مقدس. امسال هوا خیلی بهتر از پارسال بود، الحق که نسیمش نسیم بهشتی بود!
شب اول دل ما مگر راه میداد؟ سنگ سنگ بود! در آسمانش ابری نبود که ببارد! حتی با اذن دخول هم نرم نشد! تا این که اعمال را انجام دادم و متصل یک روضه در مسجد گوهرشاد روزی مان شد و کم کم شعف و حال به آسمان دل ما برگشت و شد آنچه باید میشد!
حقیقتا اربعین و کربلا این گونه است که راهی شدن و قدم در راه گذاشتن دل را صیقل میدهد، پاک و زلال می کند، جوری که از همان اول می فهمی کجا آمده ای در نتیجه حواست جمع می شود و دیگر شوت نمی زنی! اما مشهد برای چون منی که بار گناه و غفلتش را تریلی هم نمی کشد وقتی می رسی به زمان نیاز داری تا باطنا درک کنی به محضر چه کسی وارد شده ای! برای اهلی شدن زمان لازم است، بزن در رویی نیست!
حقیقتا سال برای من بعد از سفر مشهد تحویل می شود. این را هم بگویم حواسمان هست که مدد بدهیم به این نرم شدن دل:)) خانوادگی وقتی می رویم مشهد دلمان نمی کشد به طرقبه گردی و کوه سنگی رفتن! بند حرمیم مدام مزاحم امام الرئوفیم:)) می گویید انرژی مثبت؟ می گویید حال خوب؟ حرف از ریلکسیشن می زنی؟ از نور می گویی؟ هرکس هر تعریفی از حال خوب دارد جمع کند بیاید حرم امام رضا علیه السلام تا ببیند اوج و نهایتش در این قطعه بهشتی پیدا می شود، حتی اگر مودب نیایی و سر به هوا باشی باز هم تفاوت را احساس می کنی، البته اگر منصف باشی!
پ.ن1:
مشهد از بعد فرهنگی و تقیدات مردمانش خیلی شبیه به کربلا، نجف و کاظمین نیست! چرا؟ چون ملیجک های بی سواد عهده دار آن جا شده اند و لج مردم را در آورده اند! حتی برخی از دوستان حزب اللهی هم معترف به این قضیه هستند! کربلا، نجف، کاظمین و حتی سامرا، حجاب، آداب و شعائر از خرده فرهنگ ها و عرف های پذیرفته شده و درونی شده غالب مردم آن دیار است و اگر کسی هم خلافش را بخواهد می داند طبق عرف رفتار نکند مرتکب یک بدرسمی شده و خودش خجالت می کشد و دست و پایش را جمع می کند! به این می گویند فرهنگ! درونی و یقینی شده! حالا آیا بغداد این گونه است؟ سلیمانیه این طور است؟ مسلما خیر!
فروع را نمی توان به زور چماق تبدیل به فرهنگ کرد! مخصوصا اگر چماق دار مسئول باشد! مسئولینی که خودشان عامل بدبختی و اوضاع سیاه این روزهای مردم هستند! بخواهی فرهنگ را دستوری کنی یا زیرک بازی دربیاری و قرارگاه و تشکیلات درست کنی برای فرهنگسازی نتیجه ای که نمی گیری مثل تمام این 40 سال که هیچ به لجبازی قشر متفاوت از ما دامن هم می زنی! دیدم خانم هایی را که جلوی بازار الرضا علیه السلام دهن کجی می کردند به مسئولین طالبان مسلک! آیا خراب بودند؟ آیا هرزه بودند؟ ابدا! فقط حالشان بهم می خورد از آن ها و البته مثل ما فکر نمی کنند! چون عده ای نگذاشتند حقیقت مذهب به آن ها برسد چه رسد به فروع و اعمالش!
پ.ن2:
حاکم و حکام از متن به علت حساسیت برانگیز بودنش حذف شد :)) بخوانید مسئول، مسئولین مراد حاصل می شود. :))
زیارت قبول.
منظورتون از حاکم کیه؟
یعنی شما به این لجبازها حق می دهید؟
یاد آیاتی از قرآن می افتم که عده ای بخاطر اعمالشان مورد سوال قرار می گیرند که چرا این کارها را کردید؟
می گویند فلانی و فلانی مقصرند.
خداوند هم با قدرت حالیشان می کند.
ان شاء الله قسمت شما به زودی.