سلام.
عرض ادب.
من در این باب یک روایت قبلا دیده بودم
باقی موارد رو از استادی پرسیدم منتظرم جواب بدن:
روایت ذیل این آیه شریفه:
فَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ [شعرا/63]
و بهدنبال آن به موسى وحى کردیم: «عصایت را به دریا بزن». [او چنین کرد] و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشى همچون کوه عظیمى شد!
امام عسکری علیه السلام فرمودند:
وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ؛ یعنی به خاطر بیاورید هنگامیکه آب دریا را قسمت قسمت نمودیم بهطوری که هر قسمت از دیگری جدا بود و شما را آنجا نجات داده و فرعون و قومش را غرق ساختیم درحالیکه شما آنها را تماشا میکردید و آنها غرق میشدند؛ و جریان اینگونه بود وقتی موسی به رود نیل رسید خداوند به او وحی فرمود:
«به بنیاسرائیل بگو: اقرار به توحید مرا تکرار نموده و یاد محمّد سرور بندگان و کنیزان مرا از قلبهای خود بگذرانید و ولایت علی برادر محمّد و خاندان پاکش را بر خود تکرار نموده
و بگویید: خداوندا! به حقّ جاه و منزلت ایشان ما را از روی این آب عبور بده.
[اگر چنین کنید] آب برایتان به خشکی تبدیل میشود».
موسی این مطلب را به آنان ابلاغ کرد؛ آنها گفتند: «چیزی به ما میگویی که آن را خوش نداریم و مگر جز این است که ما به خاطر ترس از مرگ، از فرعون فرار نمودیم و اکنون تو با این کلمات، ما را گرفتار این آب فراوان میسازی و نمیدانیم در این آب فراوان، چه بر سر ما خواهد آمد»؟! کالببنیوحنّا درحالیکه سوار بر چهارپایش بود و فاصلهی دو طرفِ آن قسمت از رودخانه چهار فرسخ بود به موسی عرض کرد:
«ای پیامبر خدا! آیا خداوند به تو فرمانداده که ما این مطالب را بگوییم و وارد آب شویم»؟
موسی فرمود: «آری»!
عرض کرد: «آیا تو نیز مرا به آن، فرمان میدهی»!
فرمود: «آری»!
دراینحال کالببنیوحنا ایستاده و طبق فرمان الهی، اقرار به توحید خداوند و پیامبری محمّد و ولایت علی و خاندان پاک آن دو را تکرار نمود و آنگاه عرض کرد: «خداوندا! به جاه و منزلت این خاندان، مرا از روی این آب عبور بده»!
سپس اسب خود را به زور وارد رود نیل کرد
و بر روی آب شروع به دویدن نمود و آب، زیر پایش مانند زمین نرم شده بود تا اینکه به آن طرف رود رسید؛ آنگاه دواندوان بازگشته و خطاب به بنیاسرائیل گفت: «ای بنیاسرائیل! از موسی پیروی کنید، چون این دعا کلید درهای بهشت و قفل درهای دوزخ و نازلکنندهی روزی و برای بندگان و کنیزان خدا، جلبکنندهی رضایت خداوندِ مراقب و آفریننده است»؛
امّا آنها از انجام این کار خودداری کرده و گفتند: «ما فقط از روی زمین عبور میکنیم»؛
به همین خاطر خداوند به موسی (وحی فرمود: أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْر و بگو: خداوندا! به جاه و منزلت محمّد و خاندان پاکش این آب را بشکاف!
موسی نیز چنین کرد و آب شکافته شد و زمین تا طرف دیگرِ رود نمایان شد. موسی به آنها گفت: «وارد شکاف رود شوید»؛ گفتند: «زمین گِل و لای است و میترسیم در آن فرو رویم»؛
خداوند وحی فرمود: «ای موسی! بگو: خداوندا! به جاه و منزلت محمّد و خاندان پاکش این زمین را خشک فرما»؛
موسی نیز چنین گفت و خداوند باد صبا را به آنجا فرستاد و زمین خشک گردید. موسی فرمود: «وارد شوید»!
بنیاسرائیل گفتند: «ای پیامبر خدا! ما دوازده قبیله هستیم از دوازده پدر، اگر همگی وارد شدیم هر گروه از ما خواهان این خواهد بود که بزرگش جلوتر حرکت کند و بیم آن داریم که شرّی میان ما ایجاد شود، اگر هر گروه از ما راه جداگانهای داشته باشد از آنچه میترسیم ایمن خواهیم بود»، پس خداوند به موسی فرمان داد که به تعداد آنها دوازده بار در دوازده مکان کنار آن مکانِ شکافته شده با عصای خود به دریا بزند و بگوید: «خداوندا! به جاه و منزلت محمّد و خاندان پاکش زمین را برای ما آشکار ساخته و آب را از ما دور ساز».
موسی نیز چنین کرد و دوازده راه در دریا پدید آمد و بستر زمین بهوسیلهی باد صبا خشک شد؛ موسی فرمود: «وارد شوید»!
گفتند: «هر گروه از ما در راهی از این راهها وارد میشود و نمیداند بر سر سایرین چه خواهد آمد»؛
خداوند عزّوجلّ فرمود با عصایت به این موجهای سربلند کرده آب بزن؛ موسی چنین کرد و گفت: «خداوندا! به جاه و منزلت محمّد و خاندان پاکش این آب را بهصورت کنگرههای بزرگی در بیاور که اینها یکدیگر را از ورای آن، مشاهده کنند. در نتیجه کنگرههای عظیمی ایجاد شد که آنها یکدیگر را از آن میدیدند. سرانجام بنیاسرائیل وارد نیل شدند و چون به آخرش رسیدند فرعون و همراهانش سر رسیدند و گروهی از آنان وارد دریا شدند و وقتی آخرین نفرشان وارد شد و اوّلین گروه خواست از طرف دیگر رود خارج شود خداوند به دریا فرمان داد و دو طرف آب بر سر آنها فرو ریخت و درحالیکه یاران موسی آنها را مشاهده میکردند جملگی غرق شدند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۵۵۲ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸/ الإمام العسکری، ص۲۴۵ / مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۳۳
از این روایت و روایات مشابه من برداشت لجاجت و جهل کردم بیشتر
مضاف بر این که سبقه این قوم بعد نجات هم آمیخته با لجاجت و جهل بوده.
سلام خدمت شما
در مورد ذائقه سازی و جریان سازی رسانه ها چه اینوری و چه آنوری حرفی نیست ولی این چه زمانی اتفاق می افتد و خودنمایی می کند زمانی که انسانهای مرجع وجود ندارند یا اگر هم هستند به دلایلی خواب هستند. آن جریان خاص که نمی خواهم حالا به دلیل حساسیت ها اینجا اسمش را بیاورم فقط اشتباه پلیس نبود سال ها فشار و سرکوب و توهین در بخشی بزرگی از جامعه بود که سر برآورد. رفتار افراطی سرانجام در نهایت منجر به عکس العمل افراطی می شود.
حالا رسانه ها بر آن موج سوار شدند این دلیل نمی شود آنرا تا این حد پایین بیاوریمش مسائل اجتماعی به نظرم چند وجهی هستند ولی کلیت حرف شما در مورد جو گیری آدم ها و موج سازی ها را قبول دارم.