گرگ و میش
تمام شد. فکرشم نمی کردم منی که این همه دوره مشارکت نکردم اینقدر درگیر این انتخابات بشم! اتفاق امیدبخشی رقم نخورد اگرچه خطر جریان تحجر پایداری دست کم در ساحت قوه مجریه از سر مملکت برداشته شد و آقایان رفتند در عمق تاریک راهبردی تا 4 سال دیگه که زنبیل را بیرون آورده و دوباره ...
برای چون منی این انتخابات نه حماسه بود، نه تکلیف شرعی و نه بزنگاه تاریخی، حتی رنگ امیدواری به آینده هم نداشت! صورتی های سلام فرمانده ای از چنین وقایعی تکلیف شرعی درست می کنند، حماسه سر می دهند، اشک می ریزند چون درکی از اصل مذهب ندارند وگرنه این مناسبات هیچ ارتباطی با مذهب شیعه ندارد! با این اعتقاد پای صندوق رای رفتم که با این وضع حکمرانی از کوچه انتخابات قرار نیست چراغی پر فروغ روشن شود اما خب از طرفی هم یقین کردم انتهای این کوچه تنگ و تاریک، بن بست نیست! چراغش کم سو و کم فروغ است اما تاریکی مطلق هم نیست! نیامدم برای طلوع فجر امید، نرفتم به امید یک آینده روشن بلکه پای صندوق رای رفتم تا فردا تاریک تر از امروز نشود! چون این سه سال دولت رییسی را دیدم، تازه او رئیسی بود این ها که جلیلی هستند چه می خواستند بر سما بیاورند!
اگرچه سکان تقنین و سایر ارگان ها در اختیار تفکر متحجر پایداری است آن هم از جنس عمق راهبردی جلیلی اما امیدوارم همین قوه اجرایی بشود سنگ جلوی پای ثابتی ها و رسایی ها و جبراییلی ها...
آمین :)))
پ.ن:
ما از او مطالبه می کنیم، از او بت نمی سازیم، تقدیسش نمی کنیم، ماله دست نمی گیریم، اگر هلیکوپترش به کوه خورد و عمرش به دنیا نبود حصار دور او نمی کشیم...
با سلام
با عموم مطلب موافقم اما ای بسا تمام حقیقت هم نزد ما نباشه...
عرض ادب