سیستم یا آدم؟
درد و دل سیاسی از سمت یک خسته حال :)) :
جناب آقای پیتر سنگه در کتاب پنجمین فرمان می فرمایند که: اگر در جایی دیدید که با تغییر افراد عملکرد نا مناسب کماکان وجود دارد، یقه ی آدم ها را رها کنید و به سیستمها بپردازید.
این آزمون و خطا روی آدمهای درون سیستم بدون تغییر در همان سیستم و نگرش غالب بر آن، استفاده از ابزار هیجانی و مقدسسازی های همیشگی برای همراه کردن قشر خاکستری جهت شرکت در انتخابات فرمایشی با نام تزیین شده استصوابی (که ما شاء الله برای هر حرکتی هم یک عنوان و کاور در آستین دارند)، راه به جایی نبرده و نمی برد! دیدیم آقای ایکس که روی کار بود طرفداران آقای ایگرگ جوری ایکس را کوبیدند که انگار با هیتلر طرف بودند، بعد آقای ایگرگ آمد روی کار دیدن عه اوضاع بدتر شد که بهتر نشد! اشکال از افراد نیست، درد از کل سیستم است!
با این سیستم و تصمیم سازان فرمایشی به اسم اوامر صادره تغییری حاصل نمیشود! سیستم معیوب تا وقتی جان فدا و حامی داشته باشد، عیب پایدار می ماند! وقتی خط فکر، ارزشها، راهبری و تصمیمات یک سری آدم تبدیل به خط قرمز شدند، در نتیجه نقد شدنی هم نخواهند بود و همان ها تبدیل می شوند به یک سری ارزش، مبنا، بهترین و الهی ترین تصمیم! فردای اوامر صادره به جای نقد آن، اینفوگرافی آن صحبت ها به عنوان مانیفست و چراغ راه بیرون می آیند و این دور باطل همیشگی ادامه دار به پیش میرود... .
البته باید اضافه کنم که دوستان روی اختلال حافظه خاکستری ها و هیجان پذیر بودنشان اساسی حساب باز کرده اند :))
نوشته هاتون رو دوست دارم ، یجوری ، درد همه ی ما ها رو بیان میکنه