خودکشی یا قتل؟
از بعد آزاده نامداری ذهنم درگیر پدیده شوم قتل نفس شد و شوربختانه هر سال هم داریم خبری از یک سلبریتی می خونیم که خودکشی کرد و تمام. واقعا تمام؟
به نظرم خودکشی اگه از سر فقر، ورشکستگی، فروپاشی عشقی و افسردگی حاد نباشه، یه علت دیگه هم می تونه داشته باشه، اونم پایان معنا و امید در زندگی که عموما بین قشر مطرح و فرهیخته اتفاق میوفته!
طرف یه معنا و قله ای رو برای خودش تو زندگی در نظر گرفته، بهشم رسیده و دیگه توانایی یا انگیزه خلق معنای جدید رو به هر دلیلی نداره، پس تصمیم می گیره که خودش به زندگی خودش پایان بده!
صادق هدایت، مشفق کاظمی و امثالهم!
به نظرم این سرنوشت زندگی آرمانی و های کلاس ساخته شده بدون پشتوانه الهی است!
زیستن بدون معاد و خداباوری!
جایی که عبودیت معنای ما نیست.
کم نشنیدیم که عههه فلانی که حالش خوب بود، چیزی هم که کم نداشت، بیخیاااااااال، چی شد یهو؟
رابین ویلیامز
رومن گاری
جین سیبرگ
....