داشتم فکر می کردم، فکر و فکر و فکر که تبدیل به نشخوار شد!
به این 40 و اندی سال عجیب که من حداقل 37 سالش رو زیست کردم
(دیگه حداقل از 15 سالگی به بعد رو خوب درک کردم)
به تمام روزهای بد و خوبش
حتی به جام جهانی هاش
یا به تمام دردهایی که دچار شدیم
به دلار 70 تک تومنی
دلار 900 تک تومنی!
به دلار 10 هزار تومنی
به دلار 50 هزار تومنی
به دلار 140 هزار تومنی دیشب
به خونه متری یک میلیون و پونصد
5 میلیون
20 میلیون
50 میلیون
100 میلیون
150 میلیون
به آینده ای که اصلا معلوم نیست چه شکلیه
هست، نیست!
به ماهواره چند تریلیون دلاری دیشب :)))
به سال 1404 که مرگ بود و مرگ!
شهادت محمدحسن احدی نژاد
فوت هر دو مادر بزرگ در عرض یک ماه
فوت مداح هیات
به همسایه ای که دیروز فوت شد!
که یهو گفتم آقاااااااااااااااااا!!
کجای کاری؟
بین این همه فکر و واقعه کدومش برات میمونه؟
با خودم این شعر رو زمزمه کردم:
یا صاحب الزمان!
قرن ها بعد اگر قبر مرا نبش کنند
کفنی نیست تنی نیست ولی بوی تو هست
تمام :)
- ۲ نظر
- ۰۹ دی ۰۴ ، ۰۹:۱۷