۶ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

به دوستان و ارادتمندان مرحوم آقای رئیسی تسلیت میگم.

حقیقتا یکی از نشانه های بلوغ یک جامعه احترام گذاشتن به سلایق هم دیگه است

که خب هنوز جامعه متلون و بزرگ ما انگار تو دوران پیشا بلوغ گیر کرده!

خانومه دیروز هنوز هیچی نشده بود به مردم می گفت بوق بزنید رییسی مرده !

می خوای بگی مگه امت حزب الله به سلایق ما احترام میذاره؟

گفتم دیگه همه در دوران پیشا بلوغ هستیم!

برای متدینین هم بگم از جمله شاخصه های جامعه ایمانی رعایت حال و روز همسایه است!

تو این جور مواقع تسلی میده حتی اگه همسایه اهل آزار بوده باشه و خلافش رو رفتار کرده باشه

موافقین ۸ مخالفین ۰

بین خیلی از متدینین اصیل اهل بیتی مرسوم است که جز در عزای اهل بیت علیهم السلام مشکی به تن نمی کنند!

هفته پیش بحث سر گرفتار حرف مردم نشدن بوداین که مومن از سرزنش دیگران هراسی ندارد، وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ، استاد فرمودند:
- پدر ما که فوت شد برادر ما یک روز هم مشکی به تن نکرد تیره پوشید اما مشکی تن نکرد، من اشتباه کردم سر فشار حرف و نگاه مردم یک هفته مشکی به تن کردم اما بعد در آوردم! 
حالا این وسط کلی هم حرف شنیدیم که بابا اینا چقدر بی عاطفه هستند! مستقیم به خود من گفتن حداقل تا چهلم اون بزرگ مرد صبر می کردید! درگیر حرف مردم بشوی باید کار و زندگی را تعطیل کنی و آنگونه که آن ها می گویند رفتار کنی که این تازه اول بدبختی است! گیرم مردم پسند هم رفتار کردی مگر راضی می شوند؟ قصه زندگی ما آن وقت می شود قضیه ملانصرالدین و الاغش!

پ.ن:

خوشا آن روز که ملاک زندگی ما فقط و فقط رضایت خدای متعال باشه!

درگیر رضایت و نگاه اهل بیت علیهم السلام باشیم، خواست و نگاه مردم اگر مغایر این نگاه شد سر سوزنی برای ما مهم نباشه! به همچین مرتبه ای رسیدی برای خودت اسپند دود کن که به برد نزدیکی :)

موافقین ۶ مخالفین ۰

یه عده نشسته اند که همه چیز رو به نام خودشون ثبت و ضبط کنند!

میگن شکوه اربعین از برکت همت جمع ماست، از صدقه سر نگاه فلانی و بهمانی است

بعد یکی دیگه هم در جواب اومده گفته نه اربعین تتمه ایمان مردمه! هیچ کدوم درست نمی گن!

اینو فقط یه آدم عاقل می فهمه که عشق و مودت به پروردگار و اهل بیت علیهم السلام در فطرت ها نهاده شده!

هیچ ربطی هم به حکومت ها نداره!

بهترین و ریشه دار ترین هیات مذهبی قدمتی چندین ساله دارند!

اصلا تاریخچه هیات به خیلی سال پیش بر میگرده، ربطی به این جناح و اون جریان نداره

میگم خیلی سال پیش، فکردی پهلوی رو میگم؟

نه بابا!

قاجاریه؟

نه برو عقب تر،

صفویه؟ نه بابا

برووو برس به قرن چهارم آل بویه و حتی قبل تر! این تازه تاریخچه هیات عمومی و دسته جات هست

هیات و روضه های خونگی که بماند، قدمتش میرسه به زمان خود اهل بیت علیهم السلام!

هیچ احدی هم نتونست اونو تعطیل کنه، نه رضا قلدر پاپتی نه صدام حسین ملعون!

پیاده روی اربعین که رفقا قصد مصادره و به نام زدنش رو دارن هم قدمتی دیرینه داره!

پس تا از در رسیدی چهارتا هیات رفتی نخواه زود برو :)))

این عزاداری و اشک، فقط و فقط از برکت نگاه پدرانه امام زمان علیه السلام است

و قائم و وابسته به هیچ احدی نیست :)

اما اینه که میگن همین اربعین هم تتمه ایمان مردمه باید بگم که اتفاقا زیارت با معرفت سیدالشهدا علیه السلام، خودش کمال ایمانه

اینجا من خاموش بشم و روایت شریف و مهم رو بخونیم با هم:

عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:‏

مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَعْرِضْ حُبَّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام

فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ ع زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ ع زَوَّاراً کَانَ نَاقِصَ الْإِیمَانِ.
ابوبکر حضرمی گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می‌فرمود:

هر کس می‌خواهد بداند که اهل بهشت است [یا نه] محبت ما [اهل بیت] را بر قلبش عرضه کند، اگر آن را پذیرفت پس او مؤمن است.

و هر کس محبّ و دوستدارِ ماست باید مشتاقِ زیارت حسین –علیه السلام- باشد.

پس هر کس بسیار زائرِ حسین (علیه السلام) باشد او را به دوستی و محبت به ما اهل بیت می‌شناسیم و از اهل بهشت خواهد بود.

و هر کس بسیار زیارت کننده‌ی ایشان نباشد ایمانش ناقص باشد.


کامل الزیارات، ص193بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏98، ص4

موافقین ۳ مخالفین ۱

عید سال 93 پدر، مادر و خواهر راهی کربلا شدن و من بعلت دانشجو بدون و جور نشدن شرایط نظام وظیفه تنها ماندم.

بعد چند روزی مجردی سپری کردن، راه افتادم سمت اراک که برسم به منزل پدربزرگ، تو جاده قم به اراک دیدم یه آخوند میانسالی کنار جاده ایستاده که میخواست سه راه سلفچگان پیاده بشه، منم آخوند دوست پس در نتیجه سوارش کردم، اصالتا خوانساری بود، خوش صحبت و به ظاهر هم که اهل تقوا، خلاصه گیر داد که چرا مجردی؟ و کلی زد تو سرم که خجالت نمیکشی مجرد موندی؟ شماره ام رو گرفت، دادم ولی ته دلم گفتم بیخیال میشه دیگه! که خب بیخیال نشد! تو چند روزی که خونه پدربزرگ بودم، دو سه باری زنگ زد و چنتا تا مورد معرفی کرد!! آقا مگه ول می کرد؟ :)) خیلی پیگیر شد و وقتی دید پا نمیدم به لطف خدا بیخیال شد.

گذشت و گذشت تا رسید به هفته پیش! ساعت 7 شب چهارشنبه دیدم تلفنم زنگ می خوره، شماره ناشناس!

- بفرمایید؟

- من غضنفری هستم، طلبه ام! اهل خوانسار! شما کدوم براتی هستید؟؟ براتی گاراژ ؟:)))))

- نه آقا اشتباه گرفتید براتی ام اما نه براتی گاراژ :))

یه ذره گرا داد تا سریع شناختم :\

بنده خدا شماره ام رو سیو نگه داشته بود، شروع کرد به پرس و جو درباره احوالاتم که گفتم حاج آقا جان خبر خوب این که من الان متاهلم یه پسرم 5 ساله هم دارم.

- مبارکه احسنت، چی؟؟؟؟ یه دونه؟؟؟؟؟؟؟

گله مندانه کلی تیکه بارم کرد!!

منم به غلط کردن افتادم که باور بفرمایید تو برنامه است که برای محمدحسن برادر یا خواهر بیاریم!اونجور آدمایی نیستم به خدا :))) اما مگه قانع میشد؟

- می دونی من چی میگم؟ پدر مادرایی که جلوگیری می کنند، مثل داعش هستند! اونا هم آدم میکشن شما هم آدم میکشید:)))

تو دلم می گفتم همایون ولششش کن :)))

خلاصه هیچی دیگه قول دادم که سری بعد زنگ زد به جمعیتمون اضافه شده باشه :)))

پ.ن:

آخوند باصفا، بی ریا، عاری از تکبر، دلسوز، عالم و غیر سیاسیِ اهل بیتی گلی است از گل های بهشت :)

موافقین ۱۱ مخالفین ۱

همانطور که مستحضرید هوای امروز تهران و خیلی نقاط دیگه از کشور چهار فصلمون شدیدا بارونیه

خداوکیلی ترکیب رو ببین بهار و بارون! عالیه دیگه

خب اما اصل مطلب! من می تونم همچنان پشت پنجره کثیف شرکت بایستم چای بنوشم

و به ویو داغون مشرف به پشت بام همسایه نگاه کنم و باریدن بارون روی دیش های ماهواره لذت ببرم

بعد چای که تمام شد برم به کارام برسم و ادامه روز!

یا نه در حالی که پیراهن آستین کوتاه تنمه بلند شم برم تو خیابون زیر بارون اینقدر شاعرانه و رمانتیک قدم بزنم تا خیس خیس بشم

و آخرشم سرما بخورم بیوفتم گوشه خونه و از کار و زندگی بیوفتم!

نه نه من نه! قطعا پشت پنجره بودن رو ترجیح میدم :)))

موافقین ۵ مخالفین ۰

سلام :)

پایداری روی ایمان و از دست ندادن یقین انصافا کار خیلی سختیه و کار اونجایی سخت تر میشه که ایمان ما مستقر هم نشده باشه، اون وقت شیطون به بهانه بلوغ با ابزار شک و ان قلت میاد جلو و یقین رو از ما میگیره و عوضش ژست روشنفکری تحویلمون میده و برای محکم کاری هم که شده اینو پرت میکنه تو دهنمون که از جمله تغییرات مثبت من در زندگی تغییر عقیده و باورهام بوده!!

حرف من مقابل تحقیق و اندیشیدن نیستا، بحثم اینه بلوغ اگه به اینجا ختم شه که ما از خدا دورتر بشیم نه تنها روشنایی نیست که عین ضلالته

شمایی که در قرآن میخوندی اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم( منظور از اولی الامر فقط اهل بیت علیهم السلام هستند:) ) و یه عمر هم بهش پایبند بودی، تویی که یقین داشتی که کل ما حکم به الشرع حکم به العقل و بعد حالا سر اتفاقات و تبلیغات مسموم از این اصل کنار کشیدی، بدون فقط در مسیر ضلالت داری قدم میزنی!

شبهه داری؟ خب همه ماها یه زمانی داشتیم و داریم، برو سوال کن، پاشو برو خدمت یه آدم حسابی از اهالی علم!

خلاصه بگم که زیر یقین زدن آسونه ولی خب چوب خوردن هم داره!

برادر و خواهر بزرگوار! این بهار جوانی مادام العمر نمی مونه! یه روزی که خیلی زوده خزان میشه و بعد تازه می فهمیم چی دادیم چی گرفتیم

امیرالمومنین علیه السلام رو دادیم و چیا گرفتیم.

پ.ن:

یادمه پارسال روز عاشورا از بین الحرمین برمیگشتیم سمت حسینیه صحبت از افتادن و چپ کردن بود و ترس از عاقبت بخیری که رفیق عزیز ما فورا به پسرش حسین گفت:

اینجور وقت ها چی میگیم؟

حسین هم بدون معطلی گفت:

المومن کالجبل الراسخ، لاتحرکه العواصف

مومن چونان کوه استواری است که طوفان ها او را تکان نمی دهند.

موافقین ۴ مخالفین ۰