سگ سیاه

دوشنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۲، ۰۴:۵۶ ب.ظ

حال نوشت جهت ثبت در تاریخ ایران زمین به منظور استفاده آیندگان :))

چند هفته ای میشه که حال روحیم به سمت و وسوی بدی داره میره

کاش روزیم میشد راهی کربلا میشدم دوباره!

قطعا حالم روبراه میشد، همسر که نمی تونه بیاد سر محمدحسن، منم گفتم نرم دیگه!

سخته یک هفته با بچه تنهایی سروکله زدن،

سری های قبل بدجوری اذیت میشد، اهم و مهم کردم دیدم اهم کنار همسر بودنه!

وجود مرد لازمه کنار خانواده، حالا من تمام سعی خودم رو می کنم که فقط لاشه نباشم، فقط سایه نمونم

بخندم و بخندانم، گوش کنم، گوش کنم و نظر بدم و همدردی کنم

یا هیجان زده شم و نذارم خانوم خونه احساس خلاء کنه!

کمک هم می کنم، تفریح و گردش هم میبرم، شبا هم مسواک میزنم و شب بخیر میگم :))

اما حقیقتا روز به روز دارم از درون پژمرده تر میشم، این قطعا بده خیلی بد :))

می شنوم اما شنیده نمیشم

یه بخشی برمی گرده به خودم که پیچیده موندم! نمیگم از خودم برای اهل خونه

تو بیکاری داشتم عکس های طبیعت ایسلند و فنلالند رو نگاه می کردم

برخلاف سوییس که سرسبز و زنده است،

این دو کشور سرشار هستند از لوکیشن های دنج، سرد، ابری و خلوت.

قبلا می گفتم کاش الان سوییس بودم اما الان ایسلند و فنلالند رو ترجیح میدم:))

کنار دریا، بین دو کوه، تو یه خونه چوبی، چسبیده به ساحل که بخار از دودکشش بیرون میاد

چرا؟ چون هیزم رو تازه ریختم تو شومینه

فلاکس چایی هم گذاشتم روش و خیره شدم به طبیعت بارونی بیرون پنجره :))

تبریک بگید افسرده تر شدم ؟ درسته ؟:))

افسرده تر شدم چون سبک زندگیم دورتر از اهل بیت شد اینو باید قبول کنم.

حالا من یه برونگرانمای شاد منظر افسرده و مرده حالترم :)

پ.ن:

ان شاء الله سال دیگه همین تاریخ به این نوشته ها بخندم و زندگی جدید پر خنده ای رو شروع کرده باشم :)

موافقین ۰ مخالفین ۰

خانومتون متوجه نمیشن؟ 

 

 

+چطور یه زن متوجه بشه شوهرش به برونگرانمای شاد منظر افسرده و مرده حال تبدیل شده؟ 

می دونند
و در جریان وضعیتم هستند
اما از عمقش خبر ندارند
چون سعی می کنم دکور و ظاهر خوبم رو حفظ کنم

+ باهاش حرف بزنه، بپرسه، ساده نگذره ازش :))

همون سویس خوبه ...زاکسن 

کوههای آلپ و Lauterbrunnen

دهکده روسینیرز هم ۹۰ کیلومتر فاصله داره ...

خلاصه برنامه بچینید از فنلاند نزدیکتره:)

ببینیم کاروان کجا میره میریم همان جا :))

اولا سگ سیاه اصلاً مناسب یک شیعه نیست.

( هرچند می دونم الآن کلی ادله مذهب گرایانه برای خودتون دارید؛ ولی ...)

 

دوم اینکه:

مشکل ما مذهبی ها اینه که درک حقیقی از اهل بیت و مرام و مکتب اهلبیت علیهم السلام نداریم.

اگه داشتیم اینجوری برخورد و اینجوری فکر نمی کردیم.

 

سوم اینکه:

اینجور مسائل که شما رو شارژ می کنه و انرژی می گیرید ( رفتن به چنین مراسماتی ) راه حل ساده ای داره برای اینکه زمینه اش رو هموار کنید.

خیلی ساده تر از اونی که فکرشو کنید.

که می تونید موانع رو بردارید و... اوج بگیرید و پرواز کنید برید به اربعینی که انقدر براتون مهم هست :))

- سگ سیاه منظور سگ سیاه افسردگی هست، عرفا به افسردگی میگن سگ سیاه :)) ادله این بار عرفی بود :))
- حق بدیم که یک آدم مذهبی هم میتونه افسرده بشه، حالش بد باشه اونم به خاطر مسائل بسیاری که در گذشته درگیر بوده یا حتی امروز
تضمینی ندادن که همیشه حالمون خوب باشه
اما در کل هر وقت از اهل بیت یه بچه شیعه دور شد یقینی باید منتظر عواقبش باشه مگر این که صلاح خدا چیز دیگه باشه

وگرنه بله من کجا و یک شیعه پیرو و تسلیم محض مثل جناب سلمان کجا! جناب میثم کجا! مفضل کجا! علی ابن ابراهیم کجا! بیایید جلو علمای معاصر و شیعیان حقیقی
من و امثال من محبیم، شیعه مقام والایی داره

- واقعا دلمون میخواست بریم ادا و مسخره بازی در نیاوردیم منتهی شرایط جوری هست که با بچه نمیشه رفت بدون بچه هم نمیشه چون خانواده اون ظرفیت نگهداری از یه بچه خیلی شلوغ رو ندارند

اولا: کدوم عرفا به افسردگی میگن سگ سیاه؟؟؟

لابد عرفای غرب زده میگن :))

چون اصلاً خود بحث افسردگی در عرفان معنا و مفهومی نداره چه برسه به اینکه بهش لقبی هم داده بشه.

 

درگیری آدم مذهبی بخاطر یکسری عملکردها، طبیعیه. مذهبی و غیر مذهبی نداره.

یمقدار بد تعریف شده این قضیه.

آدمای مذهبی بخاطر تقیداتشون، رنجهای مضاعفی رو در یکسری موارد متحمل میشن که خب اونم راهکارهای رفع خاص خودش رو داره.

 

- الآن شور اربعین افتاده توی دلها. همه رو مشتاق رفتن کرده.

این لزوماً به معنای این نیست که بر همه واجبه که برن، اونم با هر شرایطی.

قرار به توجیه هم که نیست که انقدر عذاب وجدان دارید.

حضور اربعینی و اثرات تأثیرپذیری از این شور و اشتیاقها رو می تونید در کنار همسرتون و فرزندتون بدست بیارید.

 

گاهی رنج نرفتن، و نحوه ی مواجهه با اون رنج، اثرگذارتر میشه.

 

مهم تقرّب به بارگاه عظیم انسان کامل هست.

عرفا نه که ، عرف :))
در نوشتار منظور خوب رسانده نیم شود همینه :))

+ دقیقا گاهی این تقیدات به خاطر در اقلیت بودن خیلی فشار میاره خیلی...
+ چه تعبیر زیبایی از اربعین رفتن و نرفتن بود، حال کردیم. ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">